a
مقاله های تازه بهار و انجمن دانشکده بهار و معاصران دیوان بهار نامه های بهار بهار و خانواده
بهار و سياست بهار شاعر آثار بهار زندگينامه صفحه نخست
تماس با ما تصاوير بهار بهار روزنامه نگار بهار ترانه سرا بهار پژوهشگر

 

  بهار و شاهنامه



(بحثي درباره روش بهار در تصحيح شاهنامه)



علي ميرانصاري

آثاري مانند، خمسة نظامي، ديوان حافظ، مثنوي مولوي و شاهنامة فردوسي، از جملة كتابهايي هستند، كه آنها را بايد همنشينان هميشگي بهار، در طول عمر او به حساب آورد. در اين ميان، شاهنامة فردوسي از جايگاه و ارزش والاتري برخوردار بود. آن چنان كه او در هيچ دوره‌اي از ادوار مختلف زندگي‌اش، چه در دورة انقلاب مشروطيت، چه در زندان رضاشاه؛ يا تبعيد به اصفهان و يا هنگام سفر استعلاجي به سوئيس، اين كتاب را از خود دور نمي‌ساخت.
شاهنامة مورد بحث و يادداشهاي بهار در حواشي آن، جزئي از مواريث گرانبهاي او است، كه به دست ما رسيده است.1 اين كتاب در قطع رحلي بزرگ است كه در سال 1276 ق / 1859 م، در شهر بمبئي به طريق سنگي چاپ شده بود. از ظواهر امر پيدا است، اين شاهنامه در نخستين سالهاي جواني بهار به دست وي رسيده است. (چنان كه قديم‌ترين تاريخي كه در حاشيه آن ديده مي شود، مربوط به سال 1324 ق يعني هجده سالگي بهار و سال انقلاب مشروطيت ايران است) و به گفته فرزندان بهار تا پايان عمر، انيس و جليس او بوده است.
قلم‌هاي گوناگون، خطوط متنوع ( مانند: نستعليق، شكسته و يا شكستة نستعليق)، جوهرهاي رنگارنگ و نيز ذكر سالهاي مختلف در حواشي شاهنامه، نشان مي‌دهد كه بهار در طول عمر خود چندين بار اين كتاب را عميقاً خوانده است و مطالبي كه به ذهنش متبادر مي‌شد، در كنارة صفحات آن يادداشت مي‌كرد. از ويژگي‌هاي اين حاشيه نويسي، آن است كه در هر دوره از مطالعة خود، هرگاه به نكتة جديدي برمي‌خورد؛ آن را در كنار نكات قبلي مي‌افزود و اگر اشتباه و يا ايرادي در نكات قبلي مشاهده مي‌نمود، آنها را اصلاح و از نظرات قبلي خود عدول مي كرد.2
بهار علاوه بر قرائت و حاشيه‌نويسي شاهنامه، استفاده‌هاي ديگري از آن به عمل مي آورد. از جمله در تدوين كتب درسي3، تأليف آثار خود و يا تدريس شاهنامه به دانشجويان4، هميشه از اين كتاب، بهره مي‌برد.
بهار در كنار برخي از حواشي، تاريخ هائي را يادداشت كرده است كه زمان نگارش اين دسته از مطالب را نشان مي دهد. از جمله تاريخ 1324 ق / 1285 ش ؛ 1343 ق / 1304 ش؛ 1348 ق / 1309 ش؛ 1308 ش ؛ 1311 ش؛ 1312 ش5. برخي از يادداشتها با خط نستعليق و جوهر بنفش نگاشته شده است. اين يادداشهاي، تاريخ ارديبهشت 1312 ش، را دارد و همة آنها در زندان شهرباني و يا به قول بهار در « محبس نظميه»6 و يا در«كنج شوربختي»7 ظرف مدت چهار ماه نوشته شده است8. حجم زياد اين يادداشتها و نيز دقت عمل در نگارش آنها، اين مطلب را به ذهن القاء مي‌كند كه وي در اين دورة چهار ماهه، ظاهرا از وقت و فراغت خاطري بيشتري برخوردار بوده است!
بهار در حاشيه‌نويسي اين كتاب، به ويژه در تصحيح ابيات و نيز مشخص نمودن ضبط ابيات مشكوك، هيچ منبع و مأخذي ( كه مي بايست نسخه‌هاي خطي شاهنامه باشد) در اختيار نداشته است و بيشترين اتكاي او به حافظه بي‌بديل، ذوق شاعرانه و دانسته هاي پربار خود بوده است. ولي در تحرير ساير موضوعات، علاوه بر توانايي هاي شخصي، به كتابهائي مانند: مجمل التواريخ و القصص، المعجم في معايير اشعار العجم، چهار مقاله، تاريخ طبري، تاريخ سيستان، قابوسنامه، برهان قاطع، كارنامة اردشير بابكان، تاريخ ابن مسكويه و پندنامه انوشيروان9 مراجعه مي‌كرده است.
يادداشتهاي بهار به لحاظ موضوعي از تنوع خاصي برخوردار است ولي به طور عمده بيشترين حجم آنها مربوط است به تصحيح ابيات و توضيحات واژگاني كه از درون آنها به موضوعاتي مانند: ضبط مشكوك ابيات، نكته‌هاي تاريخي و ادبي، نكته‌هاي دستوري و بالغي، اشخاص، اماكن و كتاب هاي مختلف اشاره دارد. اما از مجموع اين موضوعات، آن چه كه جا دارد بدان بيشتر پرداخته شود، ابياتي است كه مورد تصحيح بهار واقع شده است. زير اولا بيشترين حجم حواشي را به خود اختصاص داده است و ثانيا بررسي آنها، در واقع دست يافتن به حساسيت هاي بهار در برخورد با ابيات نا صحيح و يا به عبارت ديگر شناخت روش او در تصحيح شاهنامه است.
روشي‌كه به روش «قياسي» معروف است و مصحح تنها بر مبناي دانسته‌ها و اندوخته ذهني و ذوقي خود، به چنين امري مبادرت مي ورزد.
ابياتي كه مورد تصحيح بهار واقع شده است، شمارشان به بيش از هزار بيت مي رسد. بهار در برخورد با اين ابيات و سنجش درستي و نادرستي آنها، از چند زاويه بدانها نگريسته است:

1- افتادگي حروف يا كلمات
چو گفت آن سخنگوي آزاده مرد

 كه آزاده كاهلي بنده كرد
كه آزاده را كاهلي بنده كرد (1/7)

پس آن خواهران جهاندار جم

 زنرگس گل سرخ را دادنم
زنرگس گل سرخ را داده نم (1/14)

چنان كه يك روز در بوستان

همي باده خوردند با دوستان
چنان بُد كه يك روز در بوستان (1/51)

2- تصحيف و تحريف واژگان
دو ابرو بسان كمان طراز

 بر او پور پوشيد از مشك ناز
بر او توز پوشيد از مشك ناز (1/34)

درختان بسيار با كشت و ارز

كسي خود نديده است زين گونه مرز
درختان بسيار با كشت و ورز (1/50)

خروشان ز كابل همي رفت زال

فروهشته لنج و برآورده يال
فروهشته لفچ و برآورده يال (1/42)

يكي مرد با تيز اسبي بزرگ سوي مرغزار اندر آيد سترگ
يكي مرد با تيز د‌اسي بزرگ (1/46)

3- زيادت و تكرار حروف
ابا مغز و پيكان همي راز گفت

 به بد سازگاري همي گشت جفت
ابا مغز پيكان همي راز گفت (2/42)

4- تركيبات نامانوس
چو خورشيد بر زد سر از پشت راغ

جهان گشت از و هم چون زور باغ
جهان گشت از و هم چون به نوروز باغ (1/73)

به دست از مژه خون ز تركان بِرُفت

بر آشفت و اين داستان باز گفت
به دست از مژه خونِ مژگان بِرُفت (2/45)

از ايرانيان كشتگان را بجست

كفن كرد وز خون گلستان بشست
كفن كرد وز خون گلشان بشست (2/99)

5- دانسته هاي تاريخي
نخستين چو كاووس با آفرين

كي آرش دوم بُد سوم كي نشين
كي آرش دوم بُد سوم كي پشين (1/69)

به اشكش بفرمود تا سي هزار

 دمنده هژبران نيزه گذار
به آغش بفرمود تا سي هزار (2/59)

6- دانسته هاي جغرافيائي
ز آمل گذر سوي تمشيه كرد

 نشست اندارن نامور بيشه كرد
ز آمل گذر سوي تميشه كرد (1/17)

يكي لشگر آراست افراسياب

 زدشت سپنجاب تا رود آب
زدشت سپيجاب تا رود آب (1/62)

بخارا و سند و سمرقند و چاچ

سپنجاب و آن كشور و تخت و عاج
سپيجاب و آن كشور و تخت و عاج (1/124)

درين آب خنجست پنهان شده است

 بگفتم به تو راز چونان كه هست
درين آب چيچست پنهان شده است (2/113)

7- وزن ابيات
همان رستم اين كه مازندران

شب تيره بستد گرز گران
همان رستم است اين كه مازندران

8- اصلاح دستوري
كنون چنبري گشت پشت يلي

 نتابم همي خنجر كابلي
نتابد همي خنجر كابلي (1/62)

گرايدون كه پشت من آري به خم

 شما دير مانيد خوار و دژم
گرايدون كه پشت من آرد به خم (1/77)

9- اصلاح قوافي
تهمتن بپوشيد ببر بيان

نشست از بر اژدهاي دمان
نشست از بر اژدهاي ژيان (1/108)

پر از خرمي بد روان مهان

از آواز مرغ و تك آهوان
پر از خرمي بد روان گوان (1/99)

همي گفت بي تو مبادا جهان

 نه تاج بزرگي و تخت كيان
نه تاج بزرگي و تخت مهان (2/112)

10- تقديم يا تاخير واژگان
كزين نامة نامور باستان

بمانم به گيتي يكي داستان
كزين نامور نامه باستان (1/146)

11- اغلاط املائي
نگه كرد سيمرغ با بچه گان

 بر آن خورد خون از دو ديده چكان
بر آن خرد خون از دو ديده چكان (1/31)

بهار با اين روش، بيش از هزار بيت از شاهنامه را تصحيح كرد. بخشي از اين ابيات با ابيات مشابه در مجلد اول شاهنامة چاپ مسكو مقابله شد. نتيجه آن كه بيشتر ينه ابيات تصحيحي بهار با ابيات تصحيحي چاپ مسكو كه توسط يك هيئت چند نفره و بر اساس چند نسخه بدل تصحيح شده است با يكديگر همخواني و مطابقت داشت.10
1- اين كتاب با حواشي بهار به كوشش نگارنده به طريق عكس توسط انتشارات استاد در سال 1380 در تهران به طبع رسيده است.
2- نگاه كنيد به همين كتاب: 1/8، 9، 11، 15، 16، 24، 25، 27، 31، 37، 38، 39، 62، 67، 88، 95، 99، 105‌.
3- همانجا، 1/43، 2/13، 3/91،.
4- به نقل از مرحوم دكتر حسين خطيبي
5- همان منبع ، به ترتيب: 3/138؛ 4/8؛ 2/111؛ 1/11؛ 1/98؛ 99، 105، 3/70، 89، 121، 4/30، ملحقات /58 .
6- همان منبع، 1/98 و 99.
7- همان منبع، 1/105.
8- همان منبع، ملحقات، 58.
9- همان منبع: 1/38، 98، 167، 2/11، 26، 59؛ 3855، 92؛ 4/29، 45..

 

 

 

صفحه نخست  |   زندگینامه  |    آثار بهار  |    بهار شاعر   |    بهار و سیاست    |    بهار پژوهشگر   |    بهار ترانه سرا    |    بهار روزنامه نگار  

تماس با ما  |  بهار و خانواده  |  نامه های بهار  |  دیوان بهار  |  بهار و معاصران  |  بهار و انجمن دانشکده  |  مقاله های تازه   |   تصاویر بهار

©All Rights Reserved