مقاله های تازه بهار و انجمن دانشکده بهار و معاصران دیوان بهار نامه های بهار بهار و خانواده
بهار و سياست بهار شاعر آثار بهار زندگينامه صفحه نخست
تماس با ما تصاوير بهار بهار روزنامه نگار بهار ترانه سرا بهار پژوهشگر

 

 بهار پژوهشگر

 

 

نوشته ی  دکتر شهین سراج
 


یکی از ابعاد پر توان شخصیت بهار پژوهشگری اوست. در میان سرایندگان پارسی زبان شاید کمتر شاعری را بتوان یافت که شاعری و پژوهشگری را با هم داشته باشد. بهار کاوش می کرد از برای آنکه شعری پر بارتر بگوید و شعر می گفت از برای آنکه برداشتهای خود را که  حاصل دانشی گسترده بود، به دامن شعر و نثر عالمانه اش بسپارد. از این روحتی غوررسی در شعر بهاربدون شناخت جهان پژوهشهای او و عالمی که او درآن غوطه می خورد، امری ناممکن است.
ویژگیهای پژوهشگری بهار را می توان بدینقرار برشمرد:


1ـ تنوع درون مایه ها:
پژوهشهای بهار اقالیمی گسترده دارند. به دشواری می توان حد و مرزی برای کاوشهای آن شاعر کاوشگر تعیین نمود. عشق فراگیر او به ایران زمین سبب شد که در باره ی جنبه های گوناگون هستی آن وطن مألوف، از زبان و ادبیات فارسی  گرفته تا سیاست و تاریخ و هنر ومذهب و آداب و رسوم وجشنها و سنتهای ملی و هزاران موضوع دیگر به به پژوهش بپردازد و میراثی گرانقدر از خود باقی بگذارد. حاصل حضور بی وقفه ی او به مدت پنجاه سال در صحنه ی ادب و فرهنگ و هنر و سیاست و کنجکاوی باطنیش، از برای شناخت هرچه بیشتر ایران و هستی دشوار آن، همانا آفرینش طیف وسیعی از پژوهشهای گوناگون است .


2ـ ابتکار و تازگی:
نکته ی دیگری که در رابطه با بعد  پژوهشگری او می توان گفت، روح ابتکار و تازگی و تجدد است. برای نمونه سلسله مقالات او در باب تأثیر محیط بر ادبیات و بیان اینکه آثار ادبی پدیده ای است اجتماعی و با روحیه و طرز فکر مردم  پیوند داردـ به سال 1297ـ از سخنانی بود که تازه در محافل ادبی ایران طرح می شد و اهل ادب از بهار می شنیدند که برای هر نوع تغییرات و جنبشهای قریحه ای و فکری باید محیط تغییر پذیرد.
زمانی دیگر در سال 1307 نوشت :" برای زندگانی انقلابی یک انقلاب روحی لازم است و انقلاب روحی نیز مستلزم آن است که هر چه هست تجدید شود و هرچه موجود است تکمیل گردد."
بهار با فکرروشن خود زود دریافت که در کارهای ادبی باید روشی تازه و استوار اختیارکرد. وی نه تنها به لزوم این تجدد معتقد بود بلکه در هر زمینه آثاری عرضه کردکه حاصل تجارب او ونمونه و سرمشقی برای دیگران بود. از آن جمله است برخی مقالات او در زمینه ی تحقیقات ادبی و تاریخی، دستور و لغت و نقد و تصحیح متون و غیره. اگر گفته شود که بهار مبتکر و مروج سبک شناسی در ایران بود سخنی گزاف نیست، چنانکه خود او نخستین کتاب را در این زمینه نوشت، فنی که البته محتاج به توسعه و تکمیل است ولی ارزش قدم نخستین او که حاصل تتبعات سالیان دراز ست فراموش شدنی نیست.
این ذوق ابداع و تجدد است که به سال 1298 وی را بر می انگیخت در انجمن ادبی و مجله ی دانشکده " تجدید ادبیات ایران" را مرام انجمن قرار دهد و از شیوه تکاملی آن با درایت و واقع بینی بحث کند.


3ـ پیوستگی ادب خواص و ادب عوام در حوزه های زبان شناسی :
بهار از نخستین کسانی است که پژوهش در باره ی ادبیات را از حوزه ی ادب خواص بیرون کشیده و به فرهنگ عامه و لهجه های محلی و آثار ادبی آنها و آداب و رسوم قومی و نکاتی از این قبیل نزدیک ساخته است.
این بحث در آن عصر، موضوعی تازه بود وبهارنه تنها ازفوایدی که از این فن در زبان و لغت و دستورو مردم شناسی و غیره حاصل می شودمکررسخن رانده و احتیاج زبان ادب را به برخورداری از زبان عامه یادآورشده بلکه دیگران را نیز به تحقیق و پژوهش در این زمینه تشویق کرده است. نمونه ی این یاد آوری را در مقدمه ای که او بر کتاب ترانه های ملی، تألیف کوهی کرمانی نوشته است می یابیم.

4ـ نقد آثار علمی وادبی :
پژوهشهای بهارجلوه های متنوعی از گرایش های آن شاعر کاوشگر را نسبت به نقد ادبی و نکته جوئی که لازمه ی پیشروی در شناخت ادبیات است عرضه می کند. این رشته نیز به زمانه ی او تازگی داشت و پرداختن به آثار پژوهشی با شیوه ای نقادانه هنوز دانشی جدید بود. ولی بهار قوائد آن را فرا گرفت  و ازآن ابا نداشت که حتی حاصل کار شرق شناسان و محققین برجسته ای چون ادوارد براون را زیر نگاه نکته سنجانه ی خود بگیرد. برای نمونه در باره ی تاریخ ادبیات تألیف ادوارد براون می نویسد:
" تاریخ ادبیات ایران داستانی است که می توان گفت هنوز نوشته نشده است....تنها باید اقرار کرد که ادوارد براون، با تألیف نفیس خود فهرستی از برای کسانی که بخواهند از ادبیات ایران، مطلع شوند تهیه دیده است.
 لکن باید حقا اعتراف کرد که آن مرحوم هم نتوانسته است، که داد این معنی را داده و کماهوحقه تاریخ دقیق وانتقادی صحیحی از ادبیات فارسی به رشته ی تحریرکشد. زیرا روح زنده ای که تاریخ ادبیات یک  ملت باید دارا باشد بخشهای انتقادی وموشکافیهای متخصصانه ای است که اهل زبان باید در باره ی ادبیات آن زبان بکار برند، ویک نفر شرق شناس هر قدر هم که استاد و محقق باشد باز در این وادی پایش جای به جای به سنگ بر خواهد خورد.
ذوق نقد ادبی دربیشتر آثار پژوهشی بهار حضوردارد. چه آنجا که از لزوم تصحیح انتقادی آثار و متونی که از گذشتگان به ما رسیده صحبت می کند وچه در آنجا که ذهن و زبان شاعر یا نویسنده ای را مد نظر دارد.از آنجمله است آنچه که در باره ی قاآنی نوشته و به این نتیجه رسیده است که در شعر او لفظ بر معنی و خیالات سطحی بر تخیلات عالیه و تصورات بلند غلبه دارد. جای دیگر اشعار دقیقی را در برابر شاهنامه سست می شمارد و مجلس سازی و وصف الحال فردوسی را می ستاید. مقاله ی او در باب نثر فارسی  و آراء انتقادی وی در باره ی پیروان سبک نویسندگی پرتکلف قدیم نکته آموزاست. حتی می گوید شیوه ی قائم مقام و ذکاءالملک هیچ کدام برای زندگانی حالیه کافی و قابل پیروی نیست.مقدمه ی بهار بر دیوان پروین اعتصامی، بحث وی در باره ی شعر خوب و نیز نکته سنجیهای او در باب ادبیات و تأثیرمحیط در قرائح در مقدمه ی مقاله ی سعدی کیست؟ و دریافت وی از مفهوم سبک شعر یا حسن انتخاب او از از اشعار گویندگان و شعر شناسیش و نیز حدسهای لطیف و قابل ملاحظه ی او در ضبط و معنی اشعار پیشینیان مانند آنچه در پاسخ عباس اقبال، در مورد شعر رودکی نوشته، همه پر از فواید انتقادی و پژوهشی است. می توان  گفت که اندیشه ی بهار در نقد پژوهشی از یک طرف متوجه روح و جوهر آثار ادبی است.چنان که تأثیر محیط در ادبیات او را متوجه این نکته می سازد که یک شاعر عاشق در یک ملت مغلوب بیشتر از بی وفائی  معشوق و مرگ عاشق سخن رانده و یک شاعر عاشق در یک ملت فاتح و متکبر بیشتر از شبهای وصل و لذت دیدار یار و صداقت معشوق بحث می نماید.این همان محیط است که در فکر این دو شاعر دو مضمون مغایر و مخالفی را پرورانیده است ودر حقیقت اوست که غالبیت ومغلوبیت را تا اعماق حیات ادبی این دو شاعر تأثیر داده و نتیجه ی این تأثیر عمیق را از نوک خامه های آن دو بشکل دو غزل بیرون فرستاده است.
از طرف دیگر بهمین نسبت به صورت و اسلوب آثار ادبی نیز پرداخته، نظیرمقالات متعدد و مباحث مکرر او راجع به انواع قالبهای شعر فارسی از پیش از اسلام گرفته تا اشعار ساده ی محلی، و نیزکاربرد وزن و قافیه در آنها.
5ـ کشف زمینه های ناشناخته:
یکی از صفات برجسته ای که هر پژوهشگری باید از آن بر خوردار باشد، حس مکاشفه است. دست یافتن بر آنچه که تا کنون  پوشیده بوده، جوهر و ذات هر پژوهشی باید باشد. باید اعتراف نمود که بهار از جوهر مکاشفه سرشار بود. کنجکاوی پژوهشگرانه ی او حد و مرز نمی شناخت. و همین به او توان و نیرو می بخشید تا حتی در زمینه هائی دشوار و ناشناخته ای چون زبان و ادبیات باستانی ایران طبع آزمائی کند. پهلوی آموختن او نزد هرتسفلد آلمانی و ترجمه هائی که از متون پهلوی گرد آورد. جلوه ای دیگر از دانش طلبی و همت بی پایان اوست.
6ـ صمیمیت و فروتنی  دیگر نکته ای که در باره ی شخصیت پژوهشگر بهار درخور یادآوریست، فروتنی عالمانه و حق پذیری اوست در بیان عقاید و دریافتهایش .

 خواننده ی مقالات تحقیقی او، در برابر خود دوستی صمیمی را می یابد که هر چه دارد در طبق اخلاص نهاده بدو عرضه می کند نه مانند برخی از اهل قلم که کثرت اظهارفضل آنان و تحمیل شخصیتشان بر خواننده، طبع علاقه مندان را نیز از مطالعه ی آثارشان می رماند. آنچه شیوه ی بیانی پژوهش های بهار را دلنشین می سازد، صراحت لهجه و لحن دوستانه و پر انصاف و متواصع اوست. او حتی از انتقاد از کار و توشه ی خویش نیز دست بردار نیست. آنجا که نمی داند ابا ندارد که به عدم آگاهی خویش اعتراف کند. برای نمونه یک جا در باب ادبیات هندی می نویسد: تحقیق در ادبیات هند طول و تفصیل زیادی دارد. زیرا زبان سانسکریت ـ که کتب اربعه ویدا و هزاران کتاب علمی و ادبی و مذهبی در آن تدوین شده ـ دامنه ی وسیعی دارد و تحقیق در آن زبان و کتب مربوط به آن از عهده ی بنده خارج است. در مقدمه ی تاریخ سیستان با همه ی کوشش و پژوهشی که در تصحیح این کتاب کرده ـ از عدم بضاعت وناتوانی خود برای چنین کاری خطیر سخن می گوید. نظیر این اعتراف و پوزش خواهی را در مقدمه ی مجمل التواریخ و القصص نیز از او می بینیم. در مقاله ای راجع به قصیده ی رائیه لبیبی پس از تتبع و دقت بسیار، می نویسد:" این دلایل هیچکدام اقناعی نیست،  ولی برای تحقیقات بعد سر رشته ای بدست می دهد و اهل تحقیق را وا می دارد که در صدد کشف اسنادی صریحتر و مقنع تر باشند و با وقت وافی و دقت کاملتری اشعاری از او بدست بیاورند که مؤید حدس ما قرار گیرد.
در باره ی جنبه های گوناگون شخصیت پژوهشگرانه ی بهار و آثار او بسیار می توان نوشت. ولی چنانکه شیوه ی ما در این سایت برارائه ی مقالات تخصصی نهاده شده کوشش می کنیم در صفحات آینده، هر جنبه از پژوهشهای بهار را به طور جداگانه مورد بر رسی قرار بدهیم.
کوشش ما ، درچند رده ی اصلی از پژوهشهای بهار متمرکز خواهد شد:
زبان و ادبیات پهلوی
شاهنامه پژوهی
سبک شناسی
تصحیح متون قدیم
تاریخ احزاب سیاسی
تاریخ شعر فارسی
نقد ادبی .......

 

a

           

صفحه نخست  |   زندگینامه  |    آثار بهار  |    بهار شاعر   |    بهار و سیاست    |    بهار پژوهشگر   |    بهار ترانه سرا    |    بهار روزنامه نگار  

تماس با ما  |  بهار و خانواده  |  نامه های بهار  |  دیوان بهار  |  بهار و معاصران  |  بهار و انجمن دانشکده  |  مقاله های تازه   |   تصاویر بهار

©All Rights Reserved